تحقیقات جدید از شرکت بیمه سلامت Bupa UK، نشان میدهد که تقریباً دو سوم (63٪) مادران مورد بررسی موافق هستند که با فشار «ابرمادر» بودن، خود را به فرسودگی کشاندهاند. از هر پنج نفر یک نفر (20٪) میگوید این وضعیت اسفبار است و سلامت روان آنها تحت تاثیر قرار گرفته است.
ترس از قضاوت و دیدن عیبهای مردم باعث شده است که مادران به زندگی خود نقاب بزنند یا آن را «فیلتر» کنند. تقریباً یک نفر از هر سه مادر (31٪) میگوید که این ترس باعث میشود چهرهای از خود نشان دهد که خطاناپذیر به نظر میرسد. 43٪ هم روی این موضوع اتفاق نظر دارند که حتی برای کمک گرفتن از شریک زندگیشان چالش دارند. نگرانکنندهتر این است که تقریباً یک سوم (29٪) مادران برای مشکلات مربوط به سلامت روان از پزشکی متخصص کمک گرفتهاند، اما آن را از نزدیکان خود مخفی نگه داشتهاند.
ابرمادر بودن چرا و چگونه؟
«ابرمادر» به عنوان یک مادر نمونه یا استثنایی تعریف میشود، مادری که با موفقیت خانه را مدیریت میکند و بچههایش را در حالی که یک شغل تماموقت نیز دارد، تربیت میکند. این اصطلاح اغلب در جامعه برای تعریف و تمجید از مادران یا قدردانی از دستاوردهای آنها استفاده میشود.
فشار برای رسیدن به جایگاه «ابرمادر» تأثیر مخربی بر سلامت روان مادران بریتانیایی دارد.
با این حال، تحقیقات شرکت Bupa UK نشان میدهد که تصویر کردن مادران به این شکل میتواند آسیب زا باشد. در واقع تحقیقات Bupa UK با سه چهارم (75٪) مادران موافق است که به تصویر کشیدن فوق العاده بودن مادران میتواند برای سلامت روان آنها مضر باشد.
در پشت این یافتهها، Bupa UK مادران را تشویق میکند که در مورد سلامت روان خود و چالشهای فرزندپروری صادق باشند. بیمهگر سلامت، برای روایت این چالشها در زندگی واقعی، با هلن که تصویرگر و مادر یک فرزند است تیمی تشکیل دادند و تصاویر صادقانهی تجربیات مادری را به تصویر کشیدند و از این رو طرفداران محبوبی به دست آوردند. هلن مجموعهای از طرحها را کشیده است که در آن به مشکلات مادران در تلاش برای رسیدن به موقعیت «ابرمادر» و نحوه مقابله با فشارها را میپردازد.
تعیین انتظارات غیر واقعی
تحقیقات شرکت Bupa UK به بررسی این موضوع ادامه میدهد که چه چیزی باعث میشود مادران به این باور برسند که باید «سوپر مامان» باشند. طبق این تحقیقات منبع اصلی فشار، رسانههای اجتماعی هستند. نیمی (۵۰٪) از مادران مورد بررسی گفتند که تأثیرگذاران در رسانههای اجتماعی، پستهای افراد مشهور (۴۸٪) و پستهای اجتماعی دیگر مادران (۴۷٪) باعث میشوند احساس کنند که باید استانداردهای غیرواقعی را رعایت کنند.
با درک قدرت رسانههای اجتماعی در تأثیرگذاری بر انتظارات زنان از خودشان و تأثیر آن بر سلامت روان، Bupa UK کمپین اجتماعی جدیدی راهاندازی کرد و از زنان خواست زندگی بدون فیلتر را در آغوش بگیرند. آنها بر این باور بودند که از طریق محتوای تولید شده توسط کاربران با #زندگی_بدون_فیلتر، «واقعیت نادرست» زندگی در فضای اجتماعی آشکار میشود. این مسئله زنان را تشویق میکند تا گفتگوهای معتبرتری در مورد سلامت روان خود داشته باشند و چالشهای کمال گرایی را کمرنگتر کنند.
اثر رسانهها بر وضعیت روانی مادران
دکتر نائومی هامبر، روانشناس بالینی و رئیس سلامت روان در Bupa UK است. او اظهار داشته: «واضح است که رسانههای اجتماعی میتوانند برای بسیاری از مادران منبع مشکل باشند. زیرا این مادران وضعیت خود را با تصاویر جذابی که در حین بالا پایین کردن صفحات مجازی میبینند، مقایسه میکنند. در حالی که برخی از مادران این نوع محتوا را مفید یا الهامبخش میدانند، باید یاد بگیرند خودشان را مقایسه نکنند. و بتوانند واقعیت را همان طور که هست، ببینند.»
اصطلاح «ابرمادر» میتواند مضر باشد و از درخواست کمک مادران جلوگیری کند.
برای یک سوم (33٪) از افراد مورد بررسی، دیدن تصویر مادری در تلویزیون واقعنما انتظارات آنها را از خودشان تحت تأثیر قرار میدهد. (Reality TV: از انواع برنامههای زندهٔ تلویزیونی است که بخشهایی از زندگی آدمهای واقعی را دنبال میکند. این گونه از مجموعههای تلویزیونی از سال ۲۰۰۰ ابتدا در تلویزیونهای آمریکا و بعد در دیگر کشورهای جهان رواج یافت.) متأسفانه، این امر منجر شده است که از هر 10 مادر بیش از یک نفر اعتراف کند که نسبت به دیگر مادران احساس تنفر دارند. همچنین 23 درصد مادران از روزنامهها و مجلات به عنوان تقویت کننده نیاز به کامل بودن نام میبرند. در یک بررسی رسانهای که توسط Bupa UK انجام شده است، برچسب «ابرمادر» اغلب برای مادرانی که چند فرزند بزرگ میکنند، یا کسانی که در ورزش، در محل کار یا حتی مدیریت خانه برتر هستند، استفاده میشود.
وقت گذاشتن برای خود؛ بدون احساس گناه
روند دیگری که در این تحقیق به شدت مشاهده شد، این بود که مادران به اندازه کافی از تعطیلات استفاده نمیکنند. تقریباً از هر 10 نفر هفت نفر (69٪) موافق هستند که در مورد وقت گذاشتن برای خود احساس گناه دارند. همچنین تقریباً نیمی (49٪) از این مادران معتقدند که احساس میکنند لیاقت آن را ندارند. از هر سه مادر یک نفر (31٪) گفتهاند که حتی یک شب را دور از فرزندان خود نگذراندهاند.
این احساس گناه مادر به این معنی است که حتی وقتی فرصتی برای لذت بردن از استراحت وجود دارد، بیش از 8 نفر از هر 10 مادر (81٪) ترجیح میدهند که استراحت نکنند. آنها کارهای خانه مانند آشپزی یا مدیریت زندگی را به جای استراحت، انجام میدهند زیرا معتقدند که از هر تعطیلی و فراغتی باید بهره وری کرد.
تارا، 31 ساله از هورشام، مادر 3 فرزند زیر سه سال است و کسب و کار کوچک خود را اداره میکند. او میگوید: « خیلی آسان است که در دام رسانههای اجتماعی بیفتم و فکر کنم باید یک «خانه دار» یا یک «ابرمادر» عالی باشم. مادری که خانه ای بی لک، مرتب و بدون اسباب بازیهای پخششده وسط خانه، غذاهای خانگی تازهپخت روزانه دارد. همچنین همه این کارها را در حالی که یک بانوی جذاب به نظر میرسد، انجام میدهد. واقعیت این است که من یک مادر خسته هستم که 2-3 بار در شب بیدار میشوم. من از تمام وقت آزادم که بسیار کم است، برای انجام کارهای خانه و بسته بندی و ارسال سفارشات برای کسب و کارم استفاده میکنم.
راهی برای فرار از فشارهای مادری
خوشبختانه، مادران راههای سالم و مثبتی را امتحان میکنند تا از فشارهای روزانه والدگری دور شوند. مدیتیشن و ذهن آگاهی و همچنین ورزش به عنوان مکانیسم مقابله با آن توسط مادرها ذکر شد. ارتباط داشتن نیز یک روش کلیدی است. صحبت با مادران دیگر، استفاده از انجمنهای آنلاین و پیوستن به گروههای والدین تنها برخی از راههایی است که مادران فشار روی دوش خود را با دیگران به اشتراک میگذارند تا احساسات بهتری به سراغشان بیاید.
دکتر نائومی هامبر ادامه میدهد: مادرانگی در حال حاضر یک شغل 24 ساعته در طول هفته است و اغلب در کنار کار انجام میشود. با این حال توقعات زیادی که از مادران میرود که گاه توسط خودشان به خودشان تحمیل میشود. همهگیری کرونا نیز احتمالاً وضعیت را بدتر کرد، زیرا چالشهایی مانند مدرسه خانگی و تعطیلی مهد کودکها و مدارس بر بار ذهنی مادران افزود. این تحقیقات نشان داد که بسیاری از مادران برای کمک گرفتن از دیگران و یا در نظر گرفتن زمانی برای استراحت چالشهایی دارند. در صورتی که داشتن این ظرفیت برای مادران ضروری است تا خودشان را در اولویت قرار دهند و بتوانند به پرورش اطرافیان خود کمک کنند.