تجربه‌ی افراد از سوگ با یکدیگر متفاوت است، با این وجود همه‌ی ما نیاز داریم تا سوگمان دیده شود، بدون آنکه کسی تلاش کند آن را کوچک یا چیزی که نیست جلوه بدهد مشترکیم (براون، ۲۰۲۱).

اگرچه سوگ در مراحل اولیه‌ی از دست دادن با شدت آغاز می‌شود، سوگ پیچیده دیرپا و ناشی از تعلق خاطر طولانی‌مدت با شخص متوفی است.

در این مرحله تراپی می‌تواند موقعیت‌هایی عالی برای بهبودی ایجاد کند. زمانی که ما در بند افکار و احساسات بخصوصی اسیر می‌شویم، یافتن راه رهایی از آن به تنهایی کار دشواری‌ست (براون، ۲۰۲۱؛ شییر، ۲۰۱۵).

در این مقاله به بررسی سوگ پیچیده و معرفی راه‌های درمان و تعامل با فرد داغدیده می‌پردازیم.

سوگ پیچیده در علم روانشناسی چیست؟

تحقیقات اخیر نشانگر اینند که سوگ همیشه تابعی خطی و قابل پیشبینی از مراحلی که پیشتر برای آن متصور بوده‌ایم نیست. اگرچه باور رایج همچنان بر این است که سوگ روندی است که پس از درد از دست دادن طی می‌کنیم تا دوباره معنای [زندگی] را باز یابیم (براون، ۲۰۲۱).

برنه براون، نویسنده و استاد دانشگاه، [Brené Brown] در سال ۲۰۲۱ به این نتیجه‌گیری دست یافت که سوگ شامل سه عنصر اصلی‌ست:

  • فقدان: هرچند مرگ و جدایی مرکز غم فقدان هستند، دیگر عناصر دخیل در این احساس عبارتند از؛ فقدان عادی بودن شرایط، فقدان آنچه که می‌توانست باشد و نیست، و فقدان آنچه که فکر می‌کردیم می‌دانستیم و نمی‌دانیم.
  • دلتنگی: «دلتنگی غیرارادی برای کامل بودن، برای درک کردن، برای معنا، برای فرصت دوباره‌ی بازیابی یا لمس دوباره‌ی آنچه از دست داده‌ایم» (براون، ۲۰۲۱، ص ۱۱۱).
  • احساس گم‌گشتگی: تلاشی دردناک و چالش‌برانگیز برای یافتن جایگاه خود در جهان‌های جسمانی، عاطفی و اجتماعی.

علم روانشناسی وقتی سوگ را احساسی پیچیده تعریف می‌کند که طی آن احساس شدید غم، تنهایی، ترس، اضطراب، عذاب وجدان، تنفر، خشم و شرم حل نشده باقی می‌مانند. و منشاء چنین سوگ پیچیده‌ای دوره‌های درازمدت از سوگ شدید است (دوره‌ی اولیه‌ی از دست دادن که بر زندگی چیره می‌شود)، که در توانایی پیدا کردن جایگاه خود در زندگی و یافتن معنا اختلاال ایجاد می‌کند (براون، ۲۰۲۱).

این تجربه باعث می‌شود فرد داغدیده تصور آینده‌ای بدون عزیز از دست رفته‌اش را غیرممکن ببیند؛ همه چیزهای دیگر زندگی بی‌معنی بنظر می‌رسند و اطرافیان درمانده و ناامید می‌شوند (براون، ۲۰۲۱).

کسی که متحمل چنین داغ طولانی و شدیدی می‌شود نیازمند چیزی فراتر از سکوت معذب‌کننده یا همدردی‌های پیش پا افتاده است؛ آنها نیازمند «تعامل برای گفتن و شنیدن» هستند (براون، ۲۰۲۱، ص ۱۱۲). آنها اتفاقی را که افتاده درک می‌کنند اما نمی‌توانند بپذیرند و شاید بجای آنکه سوگ را احساسی طبیعی و انسانی بدانند، آن را مشکل تلقی کنند.

به بیانی دیگر «شخص در سوگواری شدید گیر افتاده و کنترل مویه و زاری از دست او خارج است» (شییر، ۲۰۱۵الف، ص ۴).

هشت عامل خطرآفرین در سوگ پیچیده

«سوگ پیچیده خطرات جدی جسمانی، روانی و اقتصادی در پی دارد» که می‌تواند متوجه حال فرد سوگوار، بخصوص پرستاران و سرپرستان،‌ شود (میسون،‌ توف‌تاگِن و باک، ۲۰۲۰، ص ۱۵۱).

میسون و همکاران در سال ۲۰۲۰ عوامل خطرآفرین متعدد و متنوعی را که موجب تشدید سوگ پیچیده می‌شوند شناسایی کردند که از آن جمله عبارتند:

  • افسردگی
  • اضطراب
  • سلامت جسمانی ضعیف
  • وابستگی ناهنجار و رفتارهای حاکی از آن
  • کمتر دریافت کردن حمایت‌های اجتماعی
  • مشکلات خانوادگی در پایان زندگی متوفی
  • ناتوانی خانواده در پذیرش مرگ
  • تحصیلات کم

آگاهی از این عوامل ضروری‌ست و می‌تواند به هدایت حما از سوی درمانگر و دیگر متخصصان سلامت روان کمک کند.

20+ نشانه سوگ پیچیده

«گاهی احساس مصیبت و حسرت بنظر قوی و دیرپا می‌رسد و شخص نمی‌تواند روزی را متصور شود که دوباره احساس شادی کند» (شییر، ۲۰۱۵الف، ص ۴).

مرکز سوگواری دراز مدت در کلمبیا این افکار، احساسات و رفتار را بعنوان نقاط گرفتاری توصیف می‌کند (هم بعنوان نشانه و هم عامل) که ممکن است روند وقف پیدا کردن با فقدان را منحرف کند:

افکار و احساسات

  • ناباوری
  • تصور کردن سناریوهای جایگزین
  • سرزنش کردن یا خشمگین شدن پرستار یا سرپرست
  • قضاوت کردن سوگ
  • حس عذاب وجدان در بازماندگان

رفتارات

  • اجتناب از محرک‌های سوگ
  • ناتوانی از پشت سر گذاشتن
  • ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران

افرادی که متحمل سوگ درازمدت یا پیچیده می‌شوند چنین افکار و عواطفی برایشان به نشخوار فکری بدل می‌شود و ادامه‌ی زندگی بدون عزیز از دست رفته برایشان ناخوشایند یا غیر قابل پذیرش است. رفتار این افراد به سوی اجتناب از عوامل یادآور فقدانشان سوق پیدا می‌کند و روی آن متمرکز می‌ماند، و یا [تلاش می‌کنند] از واقعیت دردناک زندگی‌شان فرار کنند.

«سوگ پیچده مانند گیر کردن در حزنی ادامه‌دار و شدید است که مانع از بهبودی شما می‌شود» (کلنیک ماوی، ۲۰۲۱).

کلینیک مایو اظهار دارد که نشانه‌های زیر می‌توانند در سوگ ابتدایی و شدید دیده شوند اما در سوگ پیچیده به درازا می‌کشند:

  • مصیبت، درد و نشخوار فکری شدید و ادامه‌دار در نتیجه‌ی از دست دادن عزیز
  • دشواری در پذیرش مرگ و احساس بی‌حسی و جدا افتادن ادامه‌دار
  • تلخی و باور به اینکه زندگی دیگر هدف و معنایی ندارد
  • دلتنگی شدید و دیرپا برای عزیز از دست رفته
  • بی‌اعتمادی به دیگران
  • ناتوانی در تمرکز کردن روی چیزی بجز مرگ
  • تمرکز (یا اجتناب) شدید و ادامه‌دار روی یادآورهای عزیز از دست رفته
  • دشواری در انجام و رسیدگی به کارهای روزمره
  • عزلت‌گزینی و دوری از فعالیت‌های اجتماعی
  • تجربه‌ی افسردگی، عذاب وجدان یا غم عمیق
  • باور به اینکه می‌توانستند از مرگ پیشگیری کنند
  • آرزوی مرگ همزمان با عزیزشان

سوگ پیچیده در برابر افسردگی

«ارتباط میان افسردگی و داغداری پیچیده و اغلب برای بیشتر متخصصان بالینی ماهر نیز گیج‌کننده است» (کلارک، ایگلِویچ و زیسوک، ۲۰۲۱). در نتیجه، تشخیص افسردگی طی دو ماه اولیه‌ی سوگواری توصیه نمی‌شود.

تفاوت‌های نیز میان این دو وجود دارد. سوگ اغلب از طریق درگیری شخص داغدار با افکار، تصاویر و خاطرات متوفی شناسایی می‌شود. در مقابل شخص مبتلا به اختلال افسردگی حاد عموماً درگیر افکار خودانتقادی، نشخوار فکری بدبینانه و احساس بی‌ارزشی‌ست (کلارک و همکاران، ۲۰۲۱).

درمان سوگ پیچیده: ۱۲ نمونه

«مردم برای بهبودی نیاز دارند با درک مفهوم از دست دادن عزیز و معنای فقدان دست و پنجه نرم کنند» (شییر، ۲۰۱۵الف، ص ۴). هرچند حفظ ارتباط [با کسی که از دست رفته] حائز اهمیت است، فرد داغدیده می‌بایست راهی برای زیستن یک زندگی پرمعنا در فقدان عزیز از دست رفته پیدا کند. مسئله اجتناب از یادواره‌های دردناک نیست، بلکه یافتن تعادل میان انجام کارهایی که قبلاً برای او و متوفی لذتبخش بوده، و [در عین حال] پیدا کردن سرگرمی‌های جدید است.

برای مدیریت چالش‌های پیش رو، همچون تعطیلات خانوادگی، عروسی‌ها، تولدها و سالگردها، و حفظ مسیر بازیابی کنترل زندگی، درمانگر می‌بایست در موارد زیر با فرد متحمل سوگواری پیچیده همکاری کند (شییر، ۲۰۱۵ب):

  • برنامه‌ریزی برای اوقات سخت: معمولاً پیشبینی وقوع رویدادهای سخت ممکن است؛ برنامه‌ریزی برای چگونه سپری کردن این اوقات حیاتی‌ست.
  • احترام گذاشتن و حفظ ارتباط با رد متوفی: مرگ نباید ارتباط میان شما و فرد از دست رفته را پایان بدهد؛ ادای احترام به این افراد حیاتی‌ست.
  • پیدا کردن فعالیت‌های لذتبخش برای بازماندگان: پس از از دست دادن، پیدا کردن زمان‌هایی برای جشن گرفتن بعنوان فرصتی برای بازیابی شادی، چالش‌برانگیز اما همچنان دارای اهمیت است.
  • مراقبت از خود و اجازه دادن به دیگران برای مراقبت کردن از شما: مراجعین می‌بایست احساس خودشفقتی داشته باشند، به نیازهای خود رسیدگی کنند، به خودشان زمان و فضای غصه خوردن را بدهند و به دیگران اجازه دهند امور تنش‌زا را مدیریت کنند.

کلینیک مایو (۲۰۲۱) همچنین بیان می‌کند که، دنبال درمان و حمایت بودن برای سوگ پیچیده حیاتی‌ست و می‌بایست شامل توجه نشان دادن به استراتژی‌های ذیل باشد:

  • حفظ برنامه‌ی درمان: شرکت در جلسات تراپی و انجام تمرینات بر اساس توافق و برنامه.
  • تمرین مدیریت استرس: پیدا کردن فعالیت‌ها و استراتژی‌هایی که استرس را کاهش داده یا از بین می‌برند.
  • مراقبت از خود: استراحت کردن، خوب غذا خوردن، ورزش کردن و وقت گذاشتن برای ریلکس کردن به جهت کاهش استرس، اضطراب و افسردگی.
  • مراجعه به محل عبادت شخصی: یافتن آرامش با برقراری ارتباط با مذهب و باور.
  • برقراری ارتباط اجتماعی: هرچند اجتناب از ارتباط با دیگران وسوسه‌‌برانگیز بنظر می‌رسد، در ارتباط ماندن چه برای خوشگذرانی و چه برای دریافت حمایت حیاتی‌ست.
  • پذیرش و برنامه‌ریزی برای تاریخ‌های بخصوص: «اولین» سالگردها و رویدادهای خاص طی دوازده ماه اولیه پس از فقدان اجتناب‌ناپذیر است. برنامه‌ریزی برای این رویدادها و یافتن راه‌های جدید برای جشن گرفتن آنها می‌تواند کمک‌کننده باشد.
  • یادگیری مهارت‌های جدید: از دست دادن عزیزان ممکن است توجه شما را به نداشتن مهارت در برخی قسمت‌های زندگی جلب کند. الان زمان آن است که برخی از مهارت‌هار ا بیاموزید؛ چه از طریق کلاس‌های آموزشی باشد و چه به کمک خانواده و دوستان.
  • پیوستن به گروه‌های حمایتی: دیگران هم اتفاقات سخت مشابهی را تجربه کرده‌اند. گروه‌های حمایتی می‌توانند فرصت به اشتراک گذاشتن تجربیات و احساسات را بدون ترس از زحمت دادن به خانواده و دوستان نزدیک فراهم کنند.

بهترین روش ارزیابی

کلینیک مایو (۲۰۲۱) مجموعه پرسش‌های ارزشمندی را ارائه می‌دهد که مراجع را برای شیوه‌ای که می‌خواهند در تراپی مورد ارزیابی قرار بگیرند آماده می‌کند:

  • هر چندوقت یکبار و برای چه مدت به عزیز از دست رفته‌تان فکر می‌کنید؟
  • آیا احساس می‌کنید توانایی پیشگیری از فوت عزیزتان را داشته‌اید؟
  • در زندگی روزمره تا چه میزان عملکرد خوبی دارید؟
  • آیا آرزو می‌کنید با عزیزتان از دنیا رفته بودید؟
  • پس از فوت ایشان در خوردن و خوابیدن دچار مشکل شده‌اید؟
  • آیا اکنون در خوردن و نوشیدن افراط می‌کنید؟

چگونه در درمان گروهی سوگ شرکت کنیم: ۱۳ توصیه

جلسات درمانی سوگواری پیچیده زمانی که بطور گروهی برگزار شوند می‌توانند بطور موثر سوگ شدید و درازمدت را درمان کنند.

طی درمان گروهی اعضا (مطلب از کلینیک مالو، ۲۰۲۱):

  • درمورد سوگواری پیچیده و راه‌های درمان آن می‌آموزند
  • واکنش‌های و نشانه‌های سوگواری پیچیده را بررسی می‌کنند
  • شیوه‌های وقف پیدا کردن با فقدان و یا خلق اهدافی جدیدی و معنادار برای زندگی را می‌آموزند
  • به ترتیب به شکل خیالی با عزیز از دست رفته‌ی خود صحبت می‌کنند
  • از تصویرسازی برای تصور آنها و ایجاد آرامش استفاده می‌کنند
  • یاد می‌گیرند که چطور افکار خود را تشخیص داده، در آن کندوکاو کرده و آن را پردازش کنند
  • شیوه‌های کنار آمدن با غم خود را پیدا کرده و تمرین می‌کنند
  • راه‌هایی برای کاهش حس عذاب وجدان، شرم و سرزنش پیدا می‌کنند.

گروه‌های حمایتی سوگواری با موفقیت غمگساری پیچیده را با روش‌های زیر درمان می‌کنند (آندروود ۲۰۰۴):

  • ایجاد حس امنیت و حمایت برای اعضایی که متحمل فقدان تروامتیک شده‌اند
  • آموزش درمورد پروسه‌ی سوگ
  • عادی‌سازی و تصدیق فقدان و تغییرات زندگی پس از فقدان
  • کمک به آماده سازی اعضاء برای چالش‌های پیش رو
  • آموزش حل مسئله به اعضاء.

«گروه‌های موثر به خودی خود بوجود نمی‌آیند؛ بلکه نیازمند آماده‌سازی و تفکر هستند» (آندروود، ۲۰۰۴، ص ۲۹۶).

کلام آخر

هرچند طبیعی‌ست که سوگ را بعنوان مجموعه‌ای از مراحل در نظر بگیریم که در عین ناراحت‌کننده بودن، در نهایت باید از آن عبور کرد، اما ممکن است همیشه اینطور نباشد.

سوگ پیچیده، مرحله‌ی اولیه‌ی شدید است که ادامه‌دار شده و به درازا کشیده شده است. این احساس فرد داغدیده را «درگیر» می‌کند و از گذر کردن از احساسات بازمی‌دارد، موجب حس کرختی، سوگ و قطع ارتباط با معنای زندگی می‌شود.

اگر مُراجع شما احساس عذاب وجدان، افسردگی یا غم دیرپا را تجربه می‌کند و یا می‌خواهد از دوستان، خانواده و رویدادهای اجتماعی فاصله بگیرد، حمایت مداوم حرفه‌ای از فرد داغدیده ضروری‌ست.

درمانگر می‌تواند به مُراجع کمک کند معنای از دست دادن عزیز را درک کرده و ارتباطی جدید، متفاوت و معنادار با زندگی بسازد. در زمان سالگردها -خصوصاً اولین‌ها- حمایت و آگاهی بیشتر و تشویق به ادای احترام و حفظ ارتباط با عزیزان در عین ادامه دادن به زندگی حائز اهمیت است.

منبع: PositivePsychology

AAA

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *