بر اساس پژوهش‌ها کمالگرایان واقعی در اصل تلاش نمی‌کنند که کامل باشند. آنها از اینکه به‌ اندازه کافی خوب نباشند، اجتناب می‌کنند.

اغلب اوقات افراد، رفتار تلاشگرانه (high achieving behavior) را با رفتار کمالگرایانه اشتباه می‌گیرند. افراد پر تلاش، متعهد و مصمم هستند و تمایلی قوی برای به سرانجام رساندن کارها دارند. هدف دستاوردهای ایشان، کنترل قضاوت دیگران یا ترس از شکست نیست، بلکه در پی کسب خشنودی فردی از موفقیت خود هستند.

اما انگیزه افرادی که خود را کمالگرا می‌پندارند، جستجوی کمال نیست، بلکه اجتناب از شکست، آنها را وادار به تلاش می‌کند. کمالگرایان واقعی در واقع برای کامل بودن تلاش نمی‌کنند، صرفاً از اینکه به اندازه کافی خوب نباشند پرهیز می‌کنند. همین اجتناب، بر بسیاری از رفتارهایشان تاثیر می‌گذارد و احتمال افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن و حتی خودکشی را در آن‌ها بالا می‌برد.

دکتر پاول هویت و روانشناس گوردون فلت دو تن از معتبرترین پژوهشگران در زمینه رفتار کمالگرایانه هستند. [این دو بر این عقیده‌اند] که افرادی که احساس می‌کنند برای دستیابی به کمال، تحت فشار اجتماعی هستند، معمولاً فکر می‌کنند که هرچه عملکرد بهتری داشته باشند، باز هم از ایشان انتظار می‌رود که بهتر از آن عمل کنند. به این ترتیب جستجو برای کمال مطلق هرگز پایان نخواهد یافت. 

شما فردی پرتلاش هستید یا کمالگرا؟ این هشت نشانه ثابت می‌کنند که ممکن است جستجوی کمال شما را در معرض خطر افسردگی، اضطراب و اختلالات خوردن قرار دهد و در موارد خیلی حاد باعث شود که به خودکشی فکر کنید.

۱. علی‌رغم جستجویتان برای کمال، هرگز احساس کامل بودن نمی‌کنید

دکتر هویت، از دانشجوی کالجی یاد می‌کند که یکی از بیمارانش بوده است و دیدگاه او را را نسبت به موفقیت خودش مثال می‌زند. این دانشجو متقاعد شده بود که باید در یکی از دروسش بالاترین نمره را کسب کند، به همین سبب به سختی درس خواند و بالاترین نمره کلاس را به دست آورد. اما نسبت به زمان پیش از پایان ترم بیشتر افسرده و متمایل به خودکشی شد. دکتر هویت می‌گوید:«او نزد من آمد تا بگوید که کسب بالاترین نمره کلاس صرفاً نشان‌‌دهنده این بود که او تا چه حد آدم ناموفقی است.» دانش آموز استدلالش این بود که اگر آدم کاملی بود، مجبور نبود برای به‌دست آوردن بالاترین نمره کلاس آنقدر سخت تلاش کند.

۲. نمی‌توانید موفقیت خود را بپذیرید و جشن بگیرید

هیچ‌چیز هرگز به اندازه کافی خوب نیست، بنابراین آنقدر در ورطه جزئیات غرق می‌شوید که درمانده و حتی عصبانی می‌شوید. حتی زمانی که هدفتان محقق می‌شود و به موفقیت می‌رسید، باور دارید که می‌توانستید و می‌بایست بهتر از آن عمل می‌کردید.

کمالگرایان آنقدر به بُردهایشان بها نمی‌دهند که نسبت به موفقیتشان احساس لذت و رضایتمندی کنند. در عوض به دنبال ایرادیابی در نحوه انجام پروژه از جانب خود (یا دیگران) هستند. حتی اگر نتیجه همان چیزی باشد که مطلوب آنها است، باز هم همیشه اشکالی وجود دارد.

۳. هیچ اشتباهی را از جانب خود نمی‌پذیرید

از نظر فردی که طرز فکر سالمی دارد، اشتباهات، طبیعی هستند اما کمالگرای افراطی اشتباهات خود را نمی‌بخشد. شما به‌جای اینکه به اشتباهات خود به چشم فرصتی برای یادگیری نگاه کنید، خود را سرزنش می‌کنید و تحت‌فشار قرار می‌دهید که چرا این نتیجه ناکامل را پیش‌بینی نکرده بودید. احساس ناکافی بودن و حتی حماقت می‌کنید و این احساسات اغلب آنقدر ذهن شما را درگیر می‌کنند که تمام کارآیی خود را از دست می‌دهید.

۴. برای خود نقابی می‌سازید و اصرار دارید که همه چیزتان کامل است

افراد کمالگرا به شدت می‌ترسند که دیگران آنها را قضاوت کنند. همیشه دلشان می‌خواهد که اطرافیان نه تنها آنها را انسان‌های کاملی ببینند بلکه تظاهر می‌کنند که کامل بودن برایشان بسیار راحت است. حتی اگر دنیایتان فاجعه‌بار باشد، طوری وانمود می‌کنید که دیگران فکر کنند همه چیز عالی است.

۵. از چالش‌هایی که ممکن است باعث شکست شما شوند، پرهیز می‌کنید

کمالگرایان تمایل دارند به کارهایی بچسبند که بلد هستند. اگر فرصتی برایتان پیش آید که شما را وادار کند تا مهارت‌های بیشتری کسب کنید یا از منطقه امن خود خارج شوید، به احتمال زیاد آن را رد می‌کنید. می‌ترسید که آنقدر باهوش نباشید تا بتوانید از عهده منحنی یادگیری جدیدی برآیید و ناموفق به نظر خواهید رسید یا دیگران را نامید خواهید کرد.

۶. معتقدید که محبوبیت به کامل بودن وابسته است

از نظر کمالگرایان، دیگران به شخصیت آنها و صفات مثبتی از قبیل صداقت، شفقت، شوخ‌طبعی و غیره در وجودشان اعتنایی ندارند. کافی نیست که انسان فوق‌العاده‌ای باشید، باید انسان فوق‌العاده کاملی باشید. شما اجازه نمی‌دهید که دیگران نقص‌هایتان را ببینند و بیشتر اوقات درباره دستاوردهایتان صحبت می‌کنید نه شکست‌هایتان.

۷. زندگی‌تان برایتان رضایت‌بخش نیست

افراد کمالگرا در موقعیت‌های کم استرس عملکرد خوبی دارند یعنی تا زمانی که مسئله‌ای برایتان پیش نیاید، حالتان خوب است. چه زمانی بوده که زندگی شما را به چالش نکشیده باشد؟ درست است، چون هیچ چیز کامل نیست. وقتی مشکلاتی رخ می‌دهد یا به‌نظرتان محیط کار و خانه آشفته می‌شوند، اضطراب تشدید می‌شود و این توهم را ایجاد می‌کند که هیچ چیز خوب پیش نمی‌رود، در نتیجه رضایتمندی از زندگی کاهش می‌یابد.

۸. تقلا می‌کنید که کارها را سر وقت انجام دهید.

از آنجا که کمال نوعی توهم است، جستجویش هرگز به سرانجام نمی‌رسد و به همین علت پروژه‌های شما هم کامل نمی‌شوند. ممکن است کارها را به انجام برسانید اما مدام با تصمیمات و انگیزه پایان رساندن کارهایی خاص در کشمکش هستید. نگرانی‌های «اگر چنین یا چنان شود…» و انتظار پیامد یا نتیجه منفی، ذهن شما را مشغول می‌کنند و این فشار می‌تواند آزاردهنده باشد.

آیا می‌توانید بر جستجوی به‌ظاهر پایان‌ناپذیر کمال غلبه کنید؟

من باور دارم که اگر ما برای کاری عزم خود را جزم کنیم، حتماً از عهده آن برمی‌آییم. اگر گاه و بیگاه بر کمال پافشاری می‌کنید و این کار استرس شما را افزایش می‌دهد، به چنین موقعیت‌هایی توجه کنید. توصیه می‌کنم آنها را یادداشت کنید تا وجه اشتراکشان را بیابید. همین خودآگاهی به شما کمک خواهد کرد که به اصل موضوع پی ببرید و متوجه شوید که مشکل کجاست. توجه کنید که دیگران چگونه با وجود کاستی‌هایشان به خود عشق می‌ورزند و برای یادگیری در فضای مجازی از مربیانی کمک بگیرید. آموختن این که افراد موفق چگونه به جای اینکه از شکست‌های خود فرار کنند، از آنها بهره برده‌اند، کمک خواهد کرد که مسائل را بهتر ارزیابی کنید.

طبق نظر هویت و فلت، کمالگرایی عاملی خطرآفرین برای اختلالات روان‌شناختی است، اما به خودی‌خود اختلال محسوب نمی‌شود. اگر منجر به افسردگی، اضطراب یا سایر مشکلات روانی آزاردهنده شود، روان‌درمانی می‌تواند مفید باشد. بله، شما می‌توانید ذهنیت سالمی را در خود ایجاد کنید و زندگی را برای خودتان آسان‌تر و رضایت‌بخش‌تر کنید.

منبع: Inc

AAA

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *